ترجمه مقاله

ارسال المثلین

لغت‌نامه دهخدا

ارسال المثلین . [ اِ لُل ْ م َ ث َ ل َ ] (ع اِ مرکب ) (از صنایع بدیعی ) معنی این فصل چنان بود که شاعری مصراعی بگوید یا بیتی و اندر آن بیت (یا مصراع ) دو حکمت گوید کی آن دو حکمت به راه مثال رود، چنانک قمری گوید (رمل ):
بی هنر دولت پاینده نباشد بس دیر
دولت آن باشد پاینده که یابی بهنر.
ابوالحسن آغاچی گوید (خفیف ):
نان ناکس بتر ز مرگ فجی ٔ
ذُل ّ تهمت بتر ز ذُل ّ نیاز
هرکه بشتافت بازپس تر ماند
زود بی تیر ماند تیرانداز.
ابوالفتح بستی گوید (مجتث ):
نه هرکه تیغی دارد بحرب باید رفت
نه هرکه دارد پازهر زهر باید خورد.
رودکی گوید (مجتث ):
بخیره سر شمرد سیرخورده گرسنه را
چنان که درد کسان بر دگر کسی خوارست .
بوالعلاء شوشتری گوید (مجتث ):
خلق شود ز نشست دراز خلت (؟) مرد
که گنده گردد چون دیر ماند آب غدیر.
(ترجمان البلاغه تألیف محمدبن عمر الرادویانی صص 84-85).
این صنعت چنان بود که شاعر در بیت دو مثل آرد، مثالش از شعر تازی لبید راست :
الا کل ّشی ٔ ماخلا اﷲ باطل
و کل ّ نعیم لامحالة زائل .
امیر بوفراس گوید:
و من لم یوق ّ اﷲ فهو مضیّع
ومن لم یعز اﷲ فهو ذلیل .
دیگر متنبی راست :
اعزّ مکان فی الدّنا سرج سابح
و خیر جلیس فی الزمان کتاب .
هم او راست :
و کل ّ امری ٔ یولی الجمیل محبب
و کل مکان ینبت العزّ طیّب .
بوالفتح بستی گوید:
نه هرکه تیغی دارد بحرب باید رفت
نه هرکه دارد پازهر زهر باید خورد.
من گویم :
لؤلؤ چه قدر دارد اندر میان بحر
گوهر چه قیمت آرذ اندر صمیم کان .

(حدائق السحر فی دقائق الشعر صص 56-57).


ترجمه مقاله