ترجمه مقاله

ارسی شاه

لغت‌نامه دهخدا

ارسی شاه . [ ] (اِخ ) ملک تاج الدین . ملک معظم نصیرالحق والدین خسرو نیمروز او را به اوق با یکهزار مرد از سوار و پیاده از غور و هراة و اسفزار و نیه و فراه نشانید (در 661 هَ . ق .). (تاریخ سیستان ص 401). و او چون از حرکت ملک الامراء و الکبار ملک علأالدولة و الدین صفدر نیمروز با لشکر خبر شد، در دیه سمور لشکر جمع کرد و به صحرا بیرون شد و با او مصاف کرد و شکسته شد و به قلعه ٔ سمور پناه برد و ملک الامراء علاءالدولة و الدین از عقب او راند و چند کس را از لشکر وی در خندق حصار سمور انداخت و زخم و قتل کرد وبفیروزی بازگشت . در بیست وچهارم محرم سال بر ششصدوشست وهفت . (تاریخ سیستان ص 402). و هم ارسی شاه در اوایل شوال 667 هَ . ق . با امرائی که در اوق بودند به پیش زره تاخت ، و اموال مسلمانان را بگرفت و دیه ها غارت کرد و بنه ها و خرمنها بسوخت . (تاریخ سیستان ص 403).
ترجمه مقاله