ارطاةلغتنامه دهخداارطاة. [ اَ ] (ع اِ) یک ارطی . (منتهی الأرب ). یک بن ارطی . یک بنه ٔ ارطی . || درخت سنجد. (مهذب الاسماء) (ربنجنی ). ج ، اَراطی ، اراط، ارطیات .