ترجمه مقاله

ارغنداب

لغت‌نامه دهخدا

ارغنداب . [ اَ غ َ / غ ُ ] (اِخ ) خشمگین آب . (جهانگیری ) (برهان ). رودخانه ای است که مابین عراق و آذربایجان واقع است . (جهانگیری ) (برهان ). آبی است مابین عراق و آذربایجان . (رشیدی ). رودخانه و آبادیی است میانه ٔ عراق عجم و آذربایجان . (مرآت البلدان ). || رودخانه ای باشد که در نواحی قندهار بگذرد. (جهانگیری ) (برهان ). آبی است مابین سیستان و قندهار. (رشیدی ). یکی از آب راهه های رود هیلمند به افغانستان . ارغنداب رود مهمی است که در سرزمین داور برود هلمند پیوندد وارغنداب و مملکتی که گذرگاه آنست نزد مورخین و جغرافیون قدیم یونان ارخوزیا نامیده شده ، در کتیبه های داریوش هراووتی و در اوستا هرخوائیتی نام دارد. (یشتها تألیف پورداود ج 2 ص 298 و ج 3 ص 345) (یسنا تألیف پورداود ج 1 ص 65).
ترجمه مقاله