ارغوان بار
لغتنامه دهخدا
ارغوان بار. [ اَ غ َ ] (نف مرکب ) بارنده ٔ ارغوان . || خونبار:
چون غراب است این جهان بر من از آن زلف غراب
ارغوان بار است چشمم زان لب چون ارغوان .
چون غراب است این جهان بر من از آن زلف غراب
ارغوان بار است چشمم زان لب چون ارغوان .
مظفری .