ترجمه مقاله

ارقان

لغت‌نامه دهخدا

ارقان . [ اِ ] (ع مص ) خضاب کردن بحنا یا زعفران . (منتهی الارب ). || ارقان طعام ؛ نیک مرغن کردن آن (؟). (منتهی الارب ): ارقن الطعام ؛ رواه بالدسم . (تاج العروس ). || آلوده شدن بزعفران .
ترجمه مقاله