ارقطاطلغتنامه دهخداارقطاط. [ اِ ق ِ ] (ع مص ) پیسه گردیدن . (منتهی الأرب ). سیاه سپید شدن . ارقیطاط. || ارقطاط عَرفَج ؛ برگ برآوردن گرفتن شوره طاق . (منتهی الأرب ).