ارقیطاطلغتنامه دهخداارقیطاط. [ اِ ] (ع مص ) ارقطاط. (منتهی الأرب ). پیسه گردیدن . || برگ آوردن گرفتن عرفج . بلگ به درآوردن گیاه عرفج .