ترجمه مقاله

ارماء

لغت‌نامه دهخدا

ارماء. [ اِ ] (ع مص ) ربا دادن . || افزون کردن . || انداختن . (منتهی الأرب ). افکندن . بیوکندن . (زوزنی ). || ارماء از فَرَس ؛ فرودافکندن از اسب . اِلقاء. || ارماء بر ستین و غیره ؛ افزون شدن بر شصت و جز آن . (از منتهی الأرب ). || ارماء ببلاد؛ بیرون آوردن کسی و دور انداختن او از وطن . (از منتهی الأرب ). || نزدیک گردیدن به . (از منتهی الأرب ). || افزون شدن . (زوزنی ). زیاده شدن : اَرْمَاءَ علی مِاءة؛ زیاده شد بر صد. (منتهی الأرب ).
ترجمه مقاله