ترجمه مقاله

ارمونتن

لغت‌نامه دهخدا

ارمونتن . [ اَ ن َ ت َ ] (هزوارش ، مص ) بلغت زند و پازند، خوابیدن . آرام گرفتن . (برهان ). آرمیدن . آسودن .
ترجمه مقاله