ترجمه مقاله

ارمون

لغت‌نامه دهخدا

ارمون . [ اَ ] (اِ) زری باشد که پیش از کار کردن بمزدور دهند و آنرا بعربی عربون و اربون خوانند. (جهانگیری ) (برهان ). مزدی را گویند که پیش از کار کردن بگیرند یا بدهند. سیمی که پیش از کار از بابت مزد به مزدور دهند. ربون . پیش مزد. بیعانه که بعربی اربون گویند و ظاهراً اربون را بتصحیف ارمون خوانده اند. (رشیدی ) :
منم درد ترا با جان خریدار
که ارمون داده ام جان را ببازار.

لطیفی (از شعوری ).


ترجمه مقاله