ترجمه مقاله

ارم

لغت‌نامه دهخدا

ارم . [ اُ رَ ] (اِخ ) شهری است قرب ساریه از نواحی طبرستان و اهل آن شیعه باشند. اصطخری گوید: جبال فاذوسبان از بلاد دیلم و مملکتی است که رئیس آن در قریه بنام اُرّم ساکن است . مابین آن و ساریه یک مرحله راه است و بدان منسوبست ابوالفتح خسروبن حمزةبن وندرین بن ابی جعفر بن الحسین بن المحسن بن قیس بن مسعود بن معن بن الحارث بن ذُهل بن شیبان شیبانی مؤدب قزوینی . رجوع به ارم خاست شود. یاقوت گوید گمان برم که ارم و ارم خاست یک موضع باشد. واﷲ اعلم . همو گوید در بعض نسخ آرُم دیده ام که شهرکی است از ساریه ٔ مازندران و آرُم ِ برات از قرای سواحل دریای آبسکون است . (معجم البلدان ).
ترجمه مقاله