ترجمه مقاله

اروسترات

لغت‌نامه دهخدا

اروسترات . [ اِ رُس ْ ] (اِخ ) شخصی از اهالی افسس یعنی شهر باستانی ایاصلوغ که برای کسب شهرت معبد قمر را که در این شهر بوده و یکی از عجائب سبعه ٔ دنیای قدیم بشمار میرود آتش زد. این واقعه در 356 ق . م . اتفاق افتاد و با شب تولد اسکندر کبیر مصادف است . بمجازات این عمل اروسترات را سوزانده اند. (قاموس الاعلام ترکی ). رجوع به ارسترات شود.
ترجمه مقاله