ترجمه مقاله

ارکلی خان

لغت‌نامه دهخدا

ارکلی خان . [ اِ رَ ] (اِخ ) هراکلیوس والی گرجستان و کاخت و کارتیل ، که آزادخان افغانی پس از فرار لشکریان خویش ، نزد او شد و او مقدمش را گرامی داشت و او را به تفلیس برد و منزل مرغوب بجهت او مهیا و جمعی را بخدمت و پرستاریش مأمور ساخت . آزادخان مدت دو سال به تفلیس بمصاحبت و مؤانست ارکلی خان والی بسر برد، هنگامی که کریم خان آذربایجان را مسخر کرد و فتحعلی خان افشار تسلیم گردید... محمدزمان خان بیکدلی شاملو و عبدالغفار سلطان ولد فرج اﷲخان عبداللوی شاملو را با نامه ٔ محبت آمیز بدلنوازی آزادخان و رقم اشفاق آمیز به ارکلی خان والی کاخت و کارتیل در طلب آزادخان بجانب گرجستان روانه ساخت و فرستادگان پس از ورود به تفلیس ، خاطر آزادخان را مطمئن کرده او را با حرم و بستگانش حرکت دادند. (حواشی و توضیحات مجمل التواریخ ابوالحسن گلستانه ص 348 و 349).
ترجمه مقاله