ترجمه مقاله

ارگبد

لغت‌نامه دهخدا

ارگبد. [ اَ ب َ ] (ص مرکب ، اِ مرکب ) (از پهلوی ارگ پت ، از پارسی باستان ارگ َپات َ)اَرْگبَذ. رئیس ارگ . رئیس قصر. کوتوال . دژبان . یکی از مناصب بزرگ عهد ساسانیان . معرب آن ارجبد است . (ایران در زمان ساسانیان تألیف کریستنسن ترجمه ٔ رشید یاسمی ص 51، 65، 81) (ایران باستان تألیف پیرنیا ص 2529). ارگ پت . ارگ پات . رجوع به ارجبد و ارگ پات شود.
ترجمه مقاله