ترجمه مقاله

ازج

لغت‌نامه دهخدا

ازج . [ اَ زَ ] (اِخ ) (باب الَ ...) محله ای بزرگ در بغداد، دارای بازارهای بسیار و محال کبیره ، در جانب شرقی و در آن عده ای محله هاست که هر یک از آنها چون شهری ، و نسبت بدان ازجی و گروهی از اهل علم و غیره بدان منسوبند. (معجم البلدان ). بستانی گوید بساسیری آنجا را به سال 450 هَ . ق . غارت کرد و شرف الدین علی بن طراد الزینبی وزیر بسال 538 بدانجا مدفون شد و ثقةالدوله ابوالحسن علی بن محمد الدوینی القزوینی مدرسه ای در ایام المقتفی لامراﷲ عباسی بدانجا بناکرد. (از ضمیمه ٔ معجم البلدان ). و گویند در ازج چهار هزار آسیا بوده است . (انساب ، ذیل کلمه ٔ ازجی ).
ترجمه مقاله