ترجمه مقاله

ازدست پزا

لغت‌نامه دهخدا

ازدست پزا. [ اَ دَ پ َ ] (ص مرکب ) فطیر. (السامی فی الاسامی ). ازدست فزا. نانی که خمیر آن نرسیده باشد. (برهان ). نانی که پیش از برآمدن خمیر پزند. (رشیدی ). || نان لواش را گویند که روی ساج پخته باشند.
ترجمه مقاله