ازقبان
لغتنامه دهخدا
ازقبان . [ اَ ق ُ ] (اِخ ) موضعی است در قول اخطل :
أزب ﱡ الحاجبین بعوف ِ سَوء
من النفر الذین بازقبان .
و مراد او ((ازقباذ))بوده ، برای استقامت بیت ذال را به نون تبدیل کرده است ، چه قصیده نونیه است . (معجم البلدان ).
أزب ﱡ الحاجبین بعوف ِ سَوء
من النفر الذین بازقبان .
و مراد او ((ازقباذ))بوده ، برای استقامت بیت ذال را به نون تبدیل کرده است ، چه قصیده نونیه است . (معجم البلدان ).