ترجمه مقاله

ازمیر

لغت‌نامه دهخدا

ازمیر.[ اِ ] (اِخ ) نام سنجاق مرکزی و یکی از سنجاقهای پنجگانه ای است که ولایت آیدین را تشکیل می کنند. حدود این قطعه از طرف مغرب بخلیج ازمیر و بحرالجزائر و از جانب شمال و مشرق به صاروخان و از جهت جنوب هم بسنجاق آیدین میرسد. نصف ساحل ولایت آیدین یعنی نقاط قریب بسواحلی که از حدود سنجاق بیغا تا دماغه ٔ مقابل باسیسام امتداد یافته با تمام حوضه مندرس کوچک ، جزو سنجاق مذکور است . اراضی این سنجاق از زیباترین اراضی ترکیه میباشد و دشت های بسیار حاصلخیز و کوههای مستور بجنگلها و باغ های بسیار دارد. محصولات آنجا فراوان است از جمله : پنبه ، انگور، انجیر، زیتون ، تریاک ، ذخایر گوناکون و میوه های متنوع و غیره . (قاموس الاعلام ترکی ). و رجوع به آیدین شود. || شهری است در آسیای صغیر (اناطولی ) واقع در رأس شرقی خلیجی در بحر متوسط که بهمین نام خوانده شود. ازمیر در دامنه ٔ کوه باگُس بمسافت 430 هزارگزی جنوب غربی قسطنطنیه واقع است و آن لنگرگاهی است که تجارت آن رونق دارد و از ازمنه ٔ قدیمه از لحاظ تجارت و صناعت و علوم فلسفیه مشهورو به ((ازمیرالمحبوبه )) و ((درةالشرق )) و ((اکلیل یونیة)) و ((عین الاناطول )) و ((دَن ّالذهب )) و ((الامیرة)) و ((رائحةالجنة)) ملقب بوده است و مقر تجارت آسیای صغیر و بین النهرین و ارمینیه و فارس بوده است و بدانجا مسلمین و غیر آنان را مکاتب و مدارسی است و نیز جوامع و کلیساها و دیرها و جراید بترکی و فرانسوی و یونانی و ارمنی و غیرها دارد. و در نام مؤسس آن اختلاف است بعض مورخین گفته اند که امیره افسیسنه سمیرنا آنرا بنیاد نهاد و برخی گویند که بانی آن طنطال ملک لیدی بوده و گروهی گویند بناکننده ٔ آن ایونیین باشندو سپس در ملک پادشاه پرگاموس و آنگاه بتصرف رومیان درآمد و در قرون وسطی ازمیر بدست اشراف رودس افتاد وسپس ترکان آنرا محاصره کردند و تکش سلجوقی به سال 477 هَ . ق . از قیاصره بستد و بعد قوای بحری قسطنطنیه آنرا محاصره کرد و مجدداً تحت سلطه یونیین درآمد و عثمانیان به سال 733 در ایام سلطان اورخان آنرا تصرف کردند و مسیحیان پس از 12 سال باز پس گرفتند و سپس تیمورلنگ بسال 805 آنرا بگشاد و ترک گفت و سلطان مرادخان ثانی به سال 828 آن شهر را تسخیر کرد و تاکنون در تصرف ترکان باقی است . رجوع بضمیمه ٔ معجم البلدان و قاموس الاعلام ترکی شود. سمرنا. (عیون الانباء ج 1 ص 78 س 8). اسمرینا. یزمیر.(ابن بطوطه ). رجوع بحبیب السیر جزو 3 از ج 3 ص 165 و ایران باستان ص 1264 و فرهنگ ایران باستان تألیف پورداود ص 113 و یسنا ص 93 و رجوع به ازمیرنا شود.
ترجمه مقاله