ازنادلغتنامه دهخداازناد. [ اِ ] (ع مص ) زیادت کردن . افزودن . (منتهی الارب ). || رجعت . برگردیدن . عود:ازند فی وجعه ؛ برگردید در درد خود. (منتهی الارب ).