ترجمه مقاله

ازهری

لغت‌نامه دهخدا

ازهری . [ اَ هََ ] (اِخ ) هروی . مرحوم هدایت در مجمع الفصحاء آرد: اسمش جمال الدین محمد و از فحول شعراست . محمد عوفی او را بکمالات ستوده . از قصیده ای که در مدح سراج الملک تاج الدین محمد گفته است نوشته شد:
ای در غم تو گشته مرا چشمه سار چشم
ناخورده می چراست ترا پرخمار چشم
خونم هدر مکن که بسیلابهای خون
خود مینهد سزای من اندر کنار چشم
جائی رسیده کار که بی وصل روی تو
با هجر تو بکشتن من گشته یار چشم
دادی بوصل وعده و گفتی ز روی طنز
چیزی که کس نیافت تو از ما مدار چشم
گر وعده ٔ وصال تو جانا روا نشد
باری مرا سفید شد از انتظار چشم
گر تیره گشته چشمم دارم روا از آنک
بی روی تو نیاید ما را بکار چشم
نی نی چراست تیره که هر روز میشود
روشن ز نور طلعت فخر کبار چشم
صدری که صیت یوسف جاهش بخاصیت
روشن کند جهان را یعقوب وار چشم
در ملک شاه خواجه ٔ صاحبقران توئی
زانسان که بر حواس بود شهریار چشم
برمیکشد ز دشمن جاهت بدست قهر
چرخ زمردی چو زمرد ز مار چشم
رستم صفت چو قهر تو افکند ناگهان
بر ظلم و فتنه از قبل کارزار چشم
این را بدشنه کرد چو سهراب گرده چاک
و آن را بتیر خست چو اسفندیار چشم .

(مجمع الفصحاء ج 1ص 88).


عوفی در لباب الالباب فقط از یک ازهری نام میبرد و او همان ابومنصور محمدبن احمد صاحب تهذیب است . رجوع بلباب الالباب ج 1 ص 211، 232 ،346 شود. و چنانکه گفته شد ولادت ازهری مزبور به سال 282 و وفات وی به سال 370 یا 371 بوده است و در این زمان سراج الملک تاج الدین محمد نامی مشهور نیست و تاج الدین محمد فرزند عمیدالدین ابونصر اسعد از بزرگان عهد اتابک سعد زنگی (591 - 623) و اتابک ابوبکربن سعد (623 - 685). رجوع بدستور الوزراء ص 238 شود. و تاج الدین محمد دیگر مشهور بمشیری وزیر شاه محمود مظفری (760 - 776) بوده است و بدیهی است که هدایت در ترجمه ٔ ازهری باشتباه افتاده است .
ترجمه مقاله