ترجمه مقاله

ازوح

لغت‌نامه دهخدا

ازوح . [ اُ ] (ع مص ) ترنجیدن . بهم درکشیده شدن . (منتهی الارب ). با هم آمدن . (تاج المصادر بیهقی ). درهم گرفته شدن . فراهم آمده شدن . || درنگ کردن . || پس ماندن . واپس ایستادن . || لغزیدن ، چنانکه قدم : ازحت القدم . || جنبیدن ، چنانکه رگ : ازح العرق . (منتهی الارب ).
ترجمه مقاله