ازورارلغتنامه دهخداازورار. [ اِ وِ ] (ع مص ) اِزْویرا. برگشتن از چیزی . میل کردن از چیزی . (منتهی الارب ). بچسبیدن از. (تاج المصادر بیهقی )(زوزنی ). بگردیدن از چیزی . کژ شدن . (منتهی الارب ).