ترجمه مقاله

ازور

لغت‌نامه دهخدا

ازور. [ اَ وَ ] (ع اِ) لشکر. || (ص ) مایل . کج . کژ. || آنکه یک جانب سینه ٔ او برآمده و جانب دیگر درآمده باشد. پهن سینه . ج ، زور. (منتهی الارب ). || کژسینه . (مهذب الاسماء). || سگ باریک سینه و یکرویه و بدنباله ٔ چشم نگرنده . || آنکه گاه شتافتن یک سوی سینه ٔ خویش پیش اندازد. آنکه با یک جانب و متمایل بیک نیمه ٔ بدن در سیر برآید هرچند که در سینه ٔ او میل و کژی نباشد. (منتهی الارب ).
ترجمه مقاله