ازیشلغتنامه دهخداازیش . [ اَ ] (حرف اضافه + ضمیر) ازو. از وی ، چنانکه گویند ازیش بستان ، یعنی ازو بگیر و از وی بستان . (برهان ). ازش . رجوع به ازش شود. حسین خلف این کلمه را با این معنی آورده است ، شاید در بعض لهجه ها بوده است لکن من نشنیده ام .