ترجمه مقاله

از این رو

لغت‌نامه دهخدا

از این رو. [ اَ ] (حرف اضافه + صفت + اسم ) از این جهت . از این سوی . از این طرف :
کس از ما نبینند جیحون بخواب
وز ایران نیایند از این روی آب .

فردوسی .


|| (حرف ربط مرکب ) لاجرم . لهذا. ازیرا.
ترجمه مقاله