ترجمه مقاله

اسافة

لغت‌نامه دهخدا

اسافة. [ اِ ف َ ] (ع مص ) هلاک شدن مال کسی . (تاج المصادر بیهقی ) (منتهی الارب ). || مردن فرزند مادر و پدر را. (منتهی الارب ). || اساف الخارز؛ اثأی فانخرمت الخرزتان . (اقرب الموارد)؛ درفش سطبر زده دوخت پس تباه گردیدند هر دو درز.(منتهی الارب ). || شکافتن و باز کردن ، چنانکه درز دوخته را: اساف الخرزة؛ باز کرد درز دوخته را. || باشمشیر شدن . (تاج المصادر بیهقی ).
- امثال :
اساف حتی لایشتکی السواف َ ؛ در حق کسی گویند که از کثرت توالی هموم خوگر حوادث و سختیها گردیده باشد. (منتهی الارب ).
|| سخن تباه کردن . (تاج المصادر بیهقی ).
ترجمه مقاله