ترجمه مقاله

استادکاری

لغت‌نامه دهخدا

استادکاری . [اُ ] (حامص مرکب ) صفت استادکار. مهارت :
بچابک دستی و استادکاری
کنی در کار این قصر استواری .

نظامی .


ترجمه مقاله