ترجمه مقاله

استتار

لغت‌نامه دهخدا

استتار. [ اِ ت ِ تا ] (ع مص ) در پرده شدن . (زوزنی )(تاج المصادر بیهقی ) (منتهی الارب ). در پرده پنهان گردیدن . (غیاث ). پوشیده گردیدن . (منتهی الارب ). پوشیدگی . اختفاء. تواری . || پوشاندن . پوشانیدن . نهان کردن . پنهان کردن . اخفاء. || پرهیز کردن . (از منتهی الارب ). || مؤلف کشاف اصطلاحات الفنون آرد: استتار در لغت در پرده شدنست . و نزدشعراء آنست که حرفی بجهت استقامت وزن بحرفی بپوشد، مثلاً عین را الف خواند. و این از عیوبست . و مُستتر نزد نحویان قسمیست از ضمیر و آنرا مُستَکِن ّ نیز نامند. و در ضمن معنی لفظ ضمیر شرح آن بیان گردد. ان شاءاﷲ تعالی . || استتار کوکب ؛ پنهان شدن کوکبی در وراء کوکبی دیگر.
ترجمه مقاله