استدلالی
لغتنامه دهخدا
استدلالی . [ اِ ت ِ ] (ص نسبی ) منسوب به استدلال . || آنکه دلیل بر دعوی اقامه کند. || مجازاً، حکیم . کلامی . مقابل کشفی و شهودی :
پای استدلالیان چوبین بود
پای چوبین سخت بی تمکین بود.
پای استدلالیان چوبین بود
پای چوبین سخت بی تمکین بود.
مولوی .