ترجمه مقاله

استرباع

لغت‌نامه دهخدا

استرباع . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) استرباع رمل ؛ توبرتو نشستن ریگ . || استرباع غبار؛ بلند شدن گرد. برخاستن گرد. || استرباع بعیر در سیر؛ قوی گردیدن آن در سیر. (از منتهی الارب ).
ترجمه مقاله