استرماملغتنامه دهخدااسترمام . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) عمارت خواستن از کسی . (منتهی الارب ). عمارت خواستن بنا. (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ). تیمار و مرمت کردن خواستن عمارت . || استرمام حائط؛ مرمت خواه شدن آن . (منتهی الارب ).