استعهادلغتنامه دهخدااستعهاد. [ اِ ت ِ ] (ع مص ) طلب پیمان و عهد کردن . || پیمان کردن با کسی : استعهد من صاحبه . || سوگندنامه یا بیعنامه نوشتن . || تاوان دادن کسی را از خود یااز نفس خود: استعهد فلاناً من نفسه . (منتهی الارب ).