ترجمه مقاله

استلاء

لغت‌نامه دهخدا

استلاء. [ اِ ت ِ ] (ع مص ) روغن کشیدن از مسکه . (منتهی الارب ). مسکه را روغن کردن . (زوزنی ). || روغن تازه گداختن . مسکه گداختن . (تاج المصادر بیهقی ). || بیرون انداختن یارک را. بیرون افکندن سلا را. یقال : استلت الشاةُ؛ چون بیرون اندازد سلا را. (منتهی الارب ). || فربه شدن گوسفند. (منتهی الارب ).
ترجمه مقاله