ترجمه مقاله

استور

لغت‌نامه دهخدا

استور. [ اُ ] (اِ). ستور. (زمخشری ).چارپا. چاروا. (انجمن آرا). هر چهارپایه را گویند عموماً و اسب و استر را خصوصاً. (برهان ) :
تا چند ازین استور تن کو کاه و جو خواهد ز من .
بر چرخ راه کهکشان از بهر او پرکاه شد.

مولوی (کلیات شمس ج 2 ص 12).


ترجمه مقاله