ترجمه مقاله

استکتاب

لغت‌نامه دهخدا

استکتاب . [ اِ ت ِ تا ] (ع مص ) نوشتن فرمودن . (منتهی الارب ). نوشتن چیزی خواستن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ). چیزی نوشتن خواستن . نوشتن خواستن . (منتهی الارب ). طلب نوشتن چیزی کردن . نویسانیدن . طلب نوشتن . بنوشتن داشتن . || کتابت کردن . نوشتن . (غیاث ).
- استکتاب کردن ؛ نویساندن .
- || استنساخ کردن .
ترجمه مقاله