ترجمه مقاله

استیماء

لغت‌نامه دهخدا

استیماء. [ اِ ] (ع مص ) استئماء. پرستار گرفتن . (تاج المصادر بیهقی ). بکنیزکی گرفتن . برده و یسیر خریدن . کنیزک گرفتن . کنیزک خریدن . (زوزنی ).
ترجمه مقاله