ترجمه مقاله

اسخاره

لغت‌نامه دهخدا

اسخاره . [ اِ رَ / رِ ] (اِ) گیاهی است خاردار. || بلغت اهل بیت المقدس تودری . قدّومه . مادردخت . قصیصة. اروسمن . اوسیمون . اسحاره . و رجوع به اسحار شود.
ترجمه مقاله