ترجمه مقاله

اسخان

لغت‌نامه دهخدا

اسخان . [ اِ ] (ع مص ) گرم کردن . (منتهی الارب ). || بگریانیدن . (تاج المصادر بیهقی ). گریان کردن چشم . (زوزنی ): اسخن اﷲ عینه ؛ بگریاناد خدا چشمهای ویرا. (منتهی الارب ).
ترجمه مقاله