ترجمه مقاله

اسدا

لغت‌نامه دهخدا

اسدا. [ اَ س َ دُل ْ لاه ] (اِخ ) (حاج مولی ) ابن (حاج ) عبداﷲ بروجردی . از اعاظم فضلاء اخیر است و در فقه و اصول ماهر و صاحب تصنیف است . وی نزد مرحوم میرزا ابوالقاسم قمی صاحب قوانین تلمﱡذ کرد و دختر او را تزویج کرد و از او فرزندان فاضل آمد و او مدعی افضلیت بر جمیع علمای عصر خویش بود وزندگانی او بسامان و نزد خاص و عام گرامی بود و عمری دراز یافت ، ولی رأی او بر یک فتوی غالباً مستقر نبود و در آخر سال 1270 هَ .ق . درگذشت و غالب بلاد شیعه مراسم تعزیت او بر پا داشتند. مسقطالرأس او بروجرد است . (روضات الجنات ص 28). سه پسر او جمال الدین ، نورالدین و فخرالدین نام دارند و هر سه از علماء باشند. (المآثر و الاَّثار) (الذریعة ج 1 ص 136 و 146).
ترجمه مقاله