ترجمه مقاله

اسدا

لغت‌نامه دهخدا

اسدا. [ اَ س َ دُل ْ لاه ] (اِخ ) (خان ) پسر عم مرحوم میرزا جهانگیرخان . یکی از آزادی طلبان . او در سن بیست وپنج سالگی در روز بمباران مجلس شورای ملی بقصد گرفتن توپ از قزاق از مجلس شورای ملی بیرون آمد و کشته شد.
ترجمه مقاله