ترجمه مقاله

اسطوانة

لغت‌نامه دهخدا

اسطوانة. [ اُ طُ ن َ ] (اِخ ) قیساریة. قیصریة. (کازیمیرسکی ). || رواق . مدرس زِنون آتنی . رجوع به زِنون شود.
- اهل اسطوانة ؛ رِواقیون . (دزی ج 1 ص 22). رِواقیان .رجوع به رِواقیان شود.
ترجمه مقاله