ترجمه مقاله

اسفندارمذ

لغت‌نامه دهخدا

اسفندارمذ. [ اِ ف َ م َ ] (اِ مرکب ) (وجه اشتقاق آن در اسفند گذشت ) ماه دوازدهم ازسال شمسی ایرانی مطابق حوت عربی و شباط سریانی و فبراریوس رومی (از دهم بهمن تا دهم اسفند) و آن ماه سوم از زمستان است . نام ماه دوازدهم ، و آن مدت ماندن آفتاب است در برج حوت . (غیاث ). نام ماه دوازدهم باشد از سال شمسی . (برهان ). اسپندارمذ. اسفند. اسپند. اسپندار. اسفندار : در راه سرمائی و بادی سرد بود سخت سرد خاصه تا سر دره ٔ دینار ساری . و این سفر در ماه اسفندارمذ بود. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 456).
باد عمر و ملک او چون مهر وآبان هم نشین
تا ز اسفندارمذ مه ره بفروردین برد.

مختاری .


|| روز پنجم از هر ماه شمسی . (جهانگیری ). و فارسیان این روز را مبارک شمرند و عید کنند بنابر قاعده ای که میان ایشان متعارف است که چون نام روز با نام ماه موافق باشد آن روز را عید باید کرد و مبارک است . (برهان ). نیک است در این روز جامه ٔ نو پوشیدن و درخت نشاندن . (جهانگیری ). || زمین . (جهانگیری ) (برهان ). ارض . (برهان ). || (اِخ ) فرشته ای باشد که موکل است بر درختان و بیشه ها و تدبیر امور و مصالحی که در اسفندارمذ واقع شود بدو متعلق است . (جهانگیری ) (برهان ). ملکی است موکل بر زمین و اشجار که تدبیرمصالح ماه و روز مذکور به او متعلق است . (رشیدی ). رجوع به اسفند شود.
ترجمه مقاله