ترجمه مقاله

اسقاله

لغت‌نامه دهخدا

اسقاله . [ اِ ل َ ] (معرب ، اِ) دزی در ذیل قوامیس عرب آرد: اسقاله . سقالة. اصقالة. اسکلة (ج ، اَساکل ) (از اسپانیائی ). بندر. پل متحرک بین ساحل و کشتی .(در قاموس ادریسی ). ج ، اساقل یا اساقیل . در الف لیلة و لیلة چ برسلاو که بجای «الاساقی » باید «الاساقل » خواند چنانکه از مقایسه ٔ جمله ٔ مزبور با عبارت دیگر همان کتاب مستفاد میشود: فوجد مرکباً اساقیلها ممدودة، در طبع ماکنافتِن «سقالتها» آمده و آن قسمی گردونه ٔ جنگی است که از تخته هایی بشکل بام پوشیده شده . بندر. و رجوع به صقاله و اسکلة شود. (دزی ج 1 ص 23).
ترجمه مقاله