ترجمه مقاله

اسماعیل پاشا

لغت‌نامه دهخدا

اسماعیل پاشا. [ اِ ](اِخ ) نشانجی . یکی از وزرای دوره ٔ سلطان سلیمان خان ثانی . وی اصلاً از اهالی آیاش بود و در دربار همایون بمنصب پرده داری نایل گشت بعداً به پایه ٔ روم ایلی متقاعد شده بود، با این حال در سال 1089 هَ . ق . به وظیفه ٔ طغراکشی (صحه ٔ همایونی ) موظف گردید و در زمان سلطان محمدخان رابع در اوایل فتنه ٔ طاغیان و سرکشان برتبه ٔ وزارت ترفیع یافت و در سنه ٔ 1090 در اثر قتل سیاوش پاشا مسند صدارت را اشغال کرد. او در اوایل حال شخصی صوفی مشرب به نظر می آمد ولی چون بمقام منیع صدارت رسید قلب ماهیت کرد و بیجهت آتش غضب وی شعله ور میشدو موجب ریختن خون بی گناهان میگردید و چون خود بمشاق سفر مایل نبود یکن پاشا را که شخصی بسیار نااهل و ناسزا بود سردار کرد و ناموس و شأن دولت را بوی سپرد و در نتیجه ٔ اعمال ناروا پس از 69 روز از صدارت معزول و در قلعه ٔ قواله محبوس گردید. و آنگاه به رودس تبعید شد. در این حال ورثه ٔ زینل پاشا از مقتولین بیگناه بدعوی خونخواهی برخاستند و وی در زمان صدارت کوپریلی زاده مصطفی پاشا بقصاص رسید. (قاموس الاعلام ترکی ).
ترجمه مقاله