ترجمه مقاله

اسماع

لغت‌نامه دهخدا

اسماع . [ اِ ] (ع مص ) شنوانیدن . (تاج المصادر بیهقی ) (ترجمان القرآن جرجانی ) (غیاث ). شنوانیدن سخن . (منتهی الارب ). || دشنام دادن . (منتهی الارب ) (تاج المصادر بیهقی ) (غیاث ). || گوشه ساختن دلو را. مِسْمَع نهادن در زنبیل . (منتهی الارب ). گوشه کردن دلو. (تاج المصادر بیهقی ). || سِرگفتن . (منتهی الارب ) (غیاث ). || اجابت کردن . || در تعجب گویند: اَبْصِرْ به و اَسْمِعْ؛ ای مااَبْصَرَه و مااَسْمَعَه . (منتهی الارب ).
ترجمه مقاله