ترجمه مقاله

اسمداد

لغت‌نامه دهخدا

اسمداد. [ اِ م ِ ] (ع مص ) برآماسیدن از خشم و جز آن . (ناظم الاطباء). برآماسیدن از خشم و جز آن . اسمیداد. (یادداشت مؤلف ).
ترجمه مقاله