ترجمه مقاله

اسن

لغت‌نامه دهخدا

اسن .[ اَ س َ ] (ص ، اِ) واژونه . || جامه ٔ واژونه پوشیده . (برهان ) (انجمن آرای ناصری ) (آنندراج ). اشن . (برهان ). جامه ای باشد که بازگونه پوشیده باشند. (جهانگیری ). || کالک . خربزه ٔ نارسیده . (برهان ). خربزه ٔ نورسیده (جهانگیری ). رجوع به اشن شود.
ترجمه مقاله