ترجمه مقاله

اسود

لغت‌نامه دهخدا

اسود. [ اَ وَ ] (اِخ ) ابن ابی البختری . از قبیله ٔ قریش و یکی از صحابه است . پدر او ابوبختری در وقعه ٔ بدر در زمره ٔ کفار بقتل رسید و او خود در زمان فتح مکه ایمان آورد و بصحبت حضرت نبوی نایل شد. معاویه وقتی که میخواست بشربن ابی ارطاة را برای کشتن طرفداران علی (ع ) به مدینه فرستد، با اسود در این باب مشورت کرد و وی مانع آن جنایت شد. (قاموس الاعلام ترکی ).
ترجمه مقاله