ترجمه مقاله

اسود

لغت‌نامه دهخدا

اسود. [ اَ وَ ] (اِخ ) ابن خزاعی .پیامبر (ص ) وی و گروهی را با عبداﷲبن عتیک بن الحارث برای جنگ با ابورافع یهودی فرستاد و بفرمود تا او را بکشند. صاحب ترجمه را «خزاعی بن الاسود» هم گفته اند و او از خلفاء خزرج بود. (امتاع الاسماع ج 1 ص 186).
ترجمه مقاله